کدام روایت درست است: ایران نابود یا ایران قوی؟

اعتراضات اخیر دو لایه دارد: ۱- اعتراض در صحنه عمل (خیابان و محله، دانشگاه و مدرسه، بازار و ‌پشت‌بام، رسانه و فضای مجازی) ۲- اعتراض در ذهن و ادراک (نبرد روایت‌ها). خبرگزاری فارس؛‌ یادداشت- سید مهدی سیدی: اعتراضات اخیر دو لایه دارد: ۱- اعتراض در صحنه عمل (خیابان و محله، دانشگاه و مدرسه، بازار و ‌پشت‌بام، رسانه و فضای مجازی) ۲- اعتراض در ذهن و ادراک (نبرد روایت‌ها). بعضی تحلیل‌های ژورنالیستی و حتی علمی، سعی کرده‌اند صرفا صحنه عملی اعتراضات را واکاوی و بر اساس آن نسخه‌پیچی کنند. ولی به نظر می‌آید به نگاهی جامع‌تر نیاز است تا بتواند زیربنای ذهنی تضادها را کشف کرده و برای برون‌رفت از وضع موجود تولید راهبرد کند. آن‌چیزی که مسلم است آشوب این روزها بیش از آنکه خروجی واقعیت‌ها باشد ناشی از تفسیرهای ذهنی متضاد است؛ به این نحو که آدم‌ها بر اساس شناخت و تفسیری که از وضعیت کشور و آینده آن دارند وارد منازعه شده‌اند. خبرگزاری فارس؛‌ یادداشت- سید مهدی سیدی:نبرد دو روایت نبرد دو روایتاگر اعتراضات اخیر را در لایه ذهنی مردم صورت‌بندی کنیم به دو روایت مقابل هم می‌رسیم: ۱- ایرانی که در حال پسرفت و نابودی است. ۲- ایرانی که در حال قوی شدن و پیشرفت است. الف) مدافعان روایت اول تلاش دارند اثبات کنند ایران در مسیر قهقرا قرار گرفته و روز به روز بر وخامت حال او افزوده می‌شود؛ به‌نحوی‌که فرصت‌های زیادی در این حکومت از دست رفته و اینک کشور بر لبه پرتگاهی خطرناک قرار دارد. این روایت بر نقد ساختارهای حکومت و زمامداران او و مهم‌تر از آن تخطئه ایدئولوژی حاکم تمرکز کرده است و می‌خواهد در نهایت شهروندان را به این باور برساند مادامی‌که این رژیم بر سر کار باشد، ایران روی خوش نخواهد دید. با این نگاه، هر اعتراض به سمت براندازی جهت داده می‌شود و تمام نسخه‌ها (چه به‌صورت نرم و رفرمی آن و چه به‌صورت سخت و کودتاگونه آن) به سمت سقوط حکومت پیش می‌رود. ب) اما روایت دوم معتقد است اتفاقا ایران در مسیر قدرت و پیشرفت قرار گرفته و به‌رغم بعضی کندی‌ها و خطاها، روند عمومی شاخص‌ها نشان می‌دهد آینده کشور به‌مراتب از امروز آن بهتر است و با مقاومت و مشارکت مردم، مشکلات درهم‌تنیده با راه‌چاره‌های خوبی مواجه خواهد شد؛ چراکه اساسا برای مسائل کشور هیچگونه انسداد یا بن‌بستی وجود ندارد. این روایت بخشی از مشکلات پیش‌آمده را متوجه سنگ‌اندازی دشمنان و تدارک جبهه‌ای جریان رقیب (غرب و نظام استکباری) می‌داند و معتقد است تمام تکاپوی دشمنان برای آن است که مدل حکومت دینی به توفیقات مادی و معنوی دست نیابد چراکه به خاطر جذابیت‌های جهانی می‌تواند به‌سرعت توسط سایر ملت‌ها الگوگیری شود. خوبیدر هفته‌های اخیر تقابل این دو روایت در نقطه اوج خود قرار دارد؛ و اتفاقا تمرکز منصفانه و گفتگومدارانه بر این دو روایت و واضح‌سازی ادعاهای و ادله طرفین می‌تواند برای افکار عمومی جامعه و نهایتا پیشرفت ایران منفعت بسیاری داشته باشد. البته نگاه به نوع موضع‌گیری غربی‌ها و تدارک جبهه‌ای آنان (رسانه - سفارت - سیستم‌های امنیتی - مشاهیر و سلبریتی‌ها - گروه‌های تروریستی و جدایی‌طلب - اندیشکده‌ها و سیاسیون) و تلاش روزافزون برای دمیدن بر آتش شورش و آشوبگری در ایران، روایت دوم را اثبات می‌کند. چراکه در طول تاریخ یکصدساله اخیر موردی را سراغ نداریم که غرب با تمام توان وارد میدان شده باشد که چرا فلان کشور دارد رو به فلاکت می‌رود و ما باید برویم آن را نجات دهیم تا به پیشرفت برسد؛ اما در عوض شواهد فراوان تاریخی در دست داریم که غربی‌ها برای ویرانی دستاوردهای ملی و اضمحلال فرهنگی ملت‌ها، توطئه کرده‌اند. آن راالبته برای تأیید روایت «ایران قوی» و نادرست بودن روایت «ایران نابود» ادله فراوان دیگری نیز می‌توان اقامه کرد که باید آن را به روایت مسلط و تصویر غالب تبدیل کرد. پایان پیام/